کاروان موکبِ ابالاحرار مقالات.
[خاطره محمد گلی جان از موکب] دلمان سوخت که دیر رسیدیم و موکبِ نزدیکِ مسجد میدان فاطمی دیگر جمع کرده بود بساط چایی اش را. و دلت سوخت امیر حسین. با همه انتقاداتی که به خودمان در اجرای بساط موکب …
[خاطره محمد گلی جان از موکب] یک خانمی از کنار موکب گذر کردند. کمی با عجله. چند قدم رفتند و برگشتند سمت موکب. جلو آمدند و با احتیاط سوال کردند مگر اربعین اباعبدالله تمام نشده؟ مناسبت موکبتان چیست؟ با ذوق …
“خاطره مصطفی جان از موکب” اذان مغرب را گفته بودند و امشب آخرین شب موکبِ اباالاحرار بود. قاعده این است، زمانی که آخرین اذان ماه صفر را گفتند لباس عزا را از تن برکنی و نقل شادی پخش کنی و …
هوالحق به نام خالقی که مخلوقش گرد آورنده ی انسانیت است. چند روزی به اربعین سال 95 مانده بود، رفقا جمع شدیم برای نوشیدن چای روضه، به ایستگاه چایی صلواتی رسیدیم، چراغ ایستگاه خاموش بود، انگار یک ساعتی می‌شود که …
موکب ابالاحرار را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید